خداوند و مالک رمه. (ناظم الاطباء). چوپان. شبان. رمه یار. رمیار. رمه بان. گله بان. گله دار: ما را رمه داری است نه زو در رمه آشوب نه ایمن از او گرگ و نه سگ زو بفغان است. منوچهری
خداوند و مالک رمه. (ناظم الاطباء). چوپان. شبان. رمه یار. رمیار. رمه بان. گله بان. گله دار: ما را رمه داری است نه زو در رمه آشوب نه ایمن از او گرگ و نه سگ زو بفغان است. منوچهری
هر چیز که سوراخ سوراخ باشد مانند زره. (ناظم الاطباء) : یکی درع رخشندۀ چشمه دار که در چشم نامد یکی چشمه وار. نظامی. حلقه دار. (آنندراج). رجوع به چشمه شود
هر چیز که سوراخ سوراخ باشد مانند زره. (ناظم الاطباء) : یکی درع رخشندۀ چشمه دار که در چشم نامد یکی چشمه وار. نظامی. حلقه دار. (آنندراج). رجوع به چشمه شود
آنکه کرشمه کند. معشوقی که غمزه آرد. (فرهنگ فارسی معین). بکاربرندۀ ناز و کرشمه: داری تو کرشمه باز سرمست سررشتۀ هجر و وصل در دست. ابوالفیض فیاضی (از آنندراج)
آنکه کرشمه کند. معشوقی که غمزه آرد. (فرهنگ فارسی معین). بکاربرندۀ ناز و کرشمه: داری تو کرشمه باز سرمست سررشتۀ هجر و وصل در دست. ابوالفیض فیاضی (از آنندراج)
با کرشمه و ناز: معشوقه ای داشت موزون و کرشمه ناک. (سندبادنامه ص 102). نیست توجهش بکس تا چه ادای زشت شد باعث سرگرانی شوق کرشمه ناک ما. طالب آملی (از آنندراج)
با کرشمه و ناز: معشوقه ای داشت موزون و کرشمه ناک. (سندبادنامه ص 102). نیست توجهش بکس تا چه ادای زشت شد باعث سرگرانی شوق کرشمه ناک ما. طالب آملی (از آنندراج)
محل کرشمه. (فرهنگ فارسی معین). جای ناز و کرشمه: جواب آن غزل است این که طالبا گفته ست کنار و جیب نگه را کرشمه زار کند. ارادت خان واضح (از آنندراج). کرشمه ریزیت از حد گذشت بر دلها کرشمه زار ترا من چه چاره خواهم کرد. محمد عرفی (از آنندراج)
محل کرشمه. (فرهنگ فارسی معین). جای ناز و کرشمه: جواب آن غزل است این که طالبا گفته ست کنار و جیب نگه را کرشمه زار کند. ارادت خان واضح (از آنندراج). کرشمه ریزیت از حد گذشت بر دلها کرشمه زار ترا من چه چاره خواهم کرد. محمد عرفی (از آنندراج)